در جاده ادبیت متن ، معنا و شعر

متن

 

اگر زبان را به مثابه جاده‌ای در نظر بگیریم و در این جاده از سمتی که زبان کارکردی علمی و لغتنامه‌ای ‌دارد و هر نشانه در ازای برابر نهاد خود قرار گرفته است ، به سوی سایه روشن های ادبیت حرکت کنیم ، نخستین واحه‌هایی که می بینیم آرایه‌هایی از جنس جناس و سجع‌اند . چرا که موسیقی ، اعم از همآوایی و هارمونی در الفاظ پیش درآمد ورود به ساخت خیال شاعرانه است . ابتدایی‌ترین جلوه تشابه در لفظ را می‌توان در انواع جناس دید ؛ و با پیشرفت در ساحت ادبیت و ورود به سرزمین رنگارنگ شاعرانگی ، مجازات فربه ، تشبیهات ثمین و استعارات پویایی و وسعت تاویل می یابند .

اما چشم اسفندیار شعر آنجاست که شاعر برای اینکه متن خویش را به سلامت از سنگلاخ الفاظ بگذراند و فتح قاف معانی کند بی آنکه نسبتی میان محتوا ، مضمون و لفظ برقرار کند چنان به کثرت آرایه‌ها و افراط در صنعت پردازی‌ها – چه در ساحت لفظ و چه در ساحت معنا – می پردازد که متن – شعر – نمی تواند توازنی و تعادلی در فربهی آرایه ها از یک سو و کم­مایگی و فرودینی محتوا برقرار کند و در کلیت و جامعیت متن لنگی و اعوجاج هویدا می شود .

اگرچه آرایه‌ها ابزاری برای تصویرسازی و مشاطه ­گری با الفاظ هستند ؛ و انواع سجع و جناس ظاهر کلام را به موسیقی می­‌آرایند و مجازات و تشبیهات به مدد لفظ تصویر و تخییل می‌آفرینند ، لکن این هر دو در جاده‌ای که به سمت ادبیت امتداد دارد با مسأله‌ی مهم دیگری در پیوند و تلاقی قرار می‌گیرند و آن ساخت محتوا ، آفرینش معنا و زایش معنا از بطن متن است .

مجاز و اشکال توسعه یافته‌تر و پیشرفته‌تر آن – تشبیه و استعاره و کنایه و . . . – آن هنگام به نیکویی و رسایی رخ می‌نمایند و زمانی متن را به ستیغ بلاغت می‌رسانند که علاوه بر آفرینش معنا به زایش معنا بیانجامند .

آفرینش معنا از آن جهت می گوییم که اجزای آن صنعت / آرایه چه لفظی و چه معنوی نه تنها باید حس زیبایی شناسانه را در مخاطب برانگیزاند بلکه باید با استخدام واژگان سخته و پخته در جایگاه مشبه ، مشبه به ، وجه شبه ، مستعارله و جامع و . . . در راستای به هدف رساندن مقصود به خلق معنا دست یازد .

نیز از آن حیث باید زایش معنا رخ دهد چرا که چنانچه لگام لفظ به دست معنا باشد چنان او را براند که خود می خواهد و می پسندد و نیاز دارد و به مقصدی که خود معنا در آن مسیر در حرکت است سیر خواهد کرد . دیگر اینکه اگر قلم طبق طبیعت لفظ که پیروی از معناست قدم زند و مصنف در انتصاب جانشینی واژگان امعان نظر کند و مألوفیت و مؤانست در همنشینی آنان بکار بندد ، آن تصویرگری چونان منشوری باشد که از هر سو به آن نگریسته شود تصویری نو به نو از دل آن زاده می شود .

لذا تدقیق در همنشینی و جانشینی و کاربست درست انواع ابزارهای ادبی منحصراً در لفظ اتفاق نمی افتد ، بلکه تا دخالت معنا یا محتوا و مضمون نباشد و انگیزه بخشی آن در لفظ جاری و ساری نشود زیبایی کلام خلق نمی‌شود

و توفیق حظ کشف هنری نصیب مخاطب نمی‌شود .

ادبیت معنا شعر متن 

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش