گنج گنجه
در این جستار به سراغ شاعر داستان سرا و منظومه پرداز حکیم نظامی گنجه ای رفته ایم .
آنطور که خودش در برخی ابیات اشاره کرده نامش حکیم جمال الدین ابو محمد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤید است نظامی گنجه ای همچنین مادری از نژاد کرد و همسری به نام آفاق و دو همسر دیگر که همه در زمان حیات شاعر درگذشته اند . اهل گنجه بوده و ظاهرا در تمام طول عمر از این شهر خارج نشده جز سفری کوتاه به یکی از شهرهای نزدیک گنجه به دعوت قزل ارسلان . تولدش در حدود سال 530 هـ قـ و وفاتش 614 هـ قـ بوده . از شاعران همعصر خودش تنها با خاقانی ارتباط و دوستی داشته چنانکه بعد از وفاتش طی مرثیه ای برای او می گوید : همی گفتم که خاقانی دریغا گوی من باشد / دریغا من شدم آخر دریغا گوی خاقانی . آرامگاهش هم در همان شهر گنجه هست که فعلا جزو جمهوری آذربایجان شوروی سابق محسوب می شود . نظامی غیر از خمسه معروفش دیوانی اشعاری هم داشته که امروزه بخشی از آن موجوده و مرحوم استاد وحید دستگردی آن را به نام گنجینه گنجوی گردآوری کرده .
خمسه نظامی مشتمل بر پنج دفتر در قالب مثنوی هست و مثنوی اول مخزن الاسرار نام دارد و 2260 بیت در بحر سریع یعنی مفتعلن مفتعلن فاعلن سروده شده و نظامی آن را به فخرالدین بهرامشاه بن داود پادشاه ارزنگان تقدیم کرده است . مثنوی مخزن الاسرار نخستین منظومه شاعر هست که آن را در آستانه چهل سالگی سروده یعنی در حدود سال 570 هجری همانطور که خود نظامی اشاره می کند : پانصد و هفتاد بس ایام خواب / روز بلند است به مجلس شتاب
مثنوی دوم منظومه خسرو و شیرین هست که نظامی آن را در سال 576 به اتمام رسانده است . گذشته پانصد و هفتاد و شش سال / نزد بر خط خوبان کس چنین فال
خسرو و شیرین 6500 بیت دارد و در بحر هزج مسدس مقصور یعنی مفاعیلن مفاعیلن فعولن ساخته و پرداخته شده و درباره عاشقانه های خسرو پرویز و شیرین هست و شاعر آن را به اتبک شمس الدین محمد جهان پهلوان بن ایلدگز تقدیم کرده . این داستان در کتاب المحاسن و الاضداد جاحظ و غرراخبار ملوک الفرس ثعالبی و هم در شاهنامه آمده داستان عشقبازی خسرو با شیرین کنیزک ارمنی که البته در روایت نظامی شیرین شاهزاده ارمنی معرفی می شود .
مثنوی سوم منظومه لیلی و مجنون هست که نظامی آن را در سال 584 به نام شروانشاه ابوالمظفر اخستان بن منوچهر ساخته . 4700 بیت دارد و در مدت 4 ماه آن را سروده . داستان عشق غم انگیز مجنون (قیس بن ملوح ابن مزاحم) از قبیله بنی عامر و لیلی بنت سعد از همان قبیله هست و از داستانهای قدیمی فرهنگ عرب هست . و در بسیاری از کتابها به آن اشاره شده مثل الاغانی و سرح العیون . البته نظامی در پرداخت آن دخل و تصرف داشته و به ذوق خودش تغییراتی در آن داده است .
مثنوی چهارم بهرامنامه یا هفت پیکر یا هفت گنبد نام دارد که در سال 593 بنام علاء الدین کرپ ارسلان پادشاه مراغه در 5136 بیت سروده شده . این منظومه هم درباره داستان بهرام گور بهرام پنجم ساسانی هست . داستان از کودکی و جوانی بهرام شروع می شود و تا سلطنت و کارهایی که انجام می دهد ادامه پیدا می کند . به داستانهایی که او با هفت دختر از پادشاهان هفت اقلیم داشته اشاره می کند که برای هر کدام از آنها گنبدی به رنگ خاص درست می کند و هر روز از هفته مهمان یکی از آنها می شود و قصه ها و ماجراهایی که در این زمینه اتفاق می افتد بعد از آن بخاطر غفلت بهرام مملکت دچار آشفتگی می شود و پادشاه چین به ایران حمله می کند بهرام به غاری می رود و هرگز بر نمی گردد .
پنجمین و آخرین مثنوی منظومه اسکندر نامه هست که 10500 بیت دارد به دو بخش شرفنامه و اقبالنامه تقسیم می شود این منظومه چند بار به امرای مختلفی تقدیم شده . همانطور که از نام آن پیداست این منظومه داستان اسکندر از ولادت تا فتح کشورها و بازگشتش به روم هست و در اقبالنامه هم از علم و حکمت و پیغمبری اسکندر و مجالسی که با علما و حکما داشته سخن می گوید . البته این را هم باید گفت که نظامی کار خودش را دنباله داستان اسکندر در شاهنامه فردوسی می داند اگر چه نتوانسته به چیره دستی استاد توس برسد و نکته دیگر اینکه در قرن پنجم و ششم اسکندرنامه نویسی رواج داشته و اسکندر نامه های متعددی هم به رشته نظم درآمده است .
نظامی نه تنها یکی ارکان شعر فارسی محسوب می شود بلکه مانند فردوسی و سعدی جزو شاعران جریان ساز و تاثیر گذار بر آیندگان خودش هست و شاعران بسیاری به تقلید از او به خمسه سرایی روی آوردند . از مهمترین این شعرا می شود به امیرخسرودهلوی ، خواجو ، جامی ، وحشی بافقی و عرفی نام برد .
او شعر تمثیلی را به حد اعلای تکامل رساند و در اختراع و ابداع تصاویر و مضامین بدیع و تازه سرآمد بود و در بیان جزییات و پرداخت شاعرانه و خیال انگیز تشبیهات و استعارات بی نظیر . اگر چه همین وسواس و اصرار بر خلق بدایع موجب شده گاه مضامین و تصاویر شعری او دچار پیچیدگی و آلودگی به اوهام بشود و مخاطب برای درک و کشف شعر او به زحمت بیفتد . به رسم آن دوره شعر او پر از اصطلاحات علمی و فلسفی است به حدی که حکم دایره المعارف علوم را دارد و این هم بر پیچیدگی شعر او اضافه کرده .
بطور کلی منظومه های داستانی به دلیل تنوع اتفاقات و موضوعات شامل تصویرپردازی ها و مضمون پردازی های متنوع و گوناگونی هستند و همین مساله باعث شده گستره واژگانی وسیعی را در بر بگیرند . و از تنوع واژگانی برخوردار باشند . این دایره لغات گستره در کنار انسجام صورخیال ، غنای عقاید و احساسات مذهبی و تسلط بر تکنیک های شعری نظامی باعث شده بسیاری از مسائل عمیق فلسفی ، اعتقادی و مذهبی و اجتماعی در آثار او نمود پیدا کنند .
نظامی یکی از تواناترین شاعرانی است که تصویرسازی ها و مضمون پردازی هایش تا ژرفای ادبیت زبان پیش رفته و توانسته با ذهن خلاقه خودش با برجستگی های زبانی که در سطح واژگان ، نحو و معنا ایجاد کرده سبک منحصربفردخودش را خلق کند و به اصطلاح زمین خود را و قلمرو خودش را در ادبیات پیدا کند .
این خلاقیتهای زبانی و بلاغی بیشتر از آنکه بخاطر استخدام وبه اصطلاح جانشینی واژگان باشد بیشتر به دلیل ارتباط و توازنهای آشکار و پنهانی هست که کلمات در کنار همدیگر به دست آورده اند . نوع و جنس ارتباطاتی که نظامی بین کلمات و در چینش آنها در کنار هم داشته باعث شده زبان او را تا حدی پیچیده و دست یافتن به آن را دشوار کند . و تنها با چندبار خواندن می شود به مفهوم آنها پی برد . نظامی معمولا این اتفاق را با جابجایی عناصر جمله با هدف ایجاد ابهام و چند خوانشی کردن بیت ، که مورد علاقه و ظاهرا یکی از مورد پسندترین ابزارهای ادبی اش بوده انجام می دهد .
***
سبک شعری نظامی رو سبکی بینابین معرفی میکنند سبک شعری که درآن دوره تاریخی در آذربایجان از قلمها جاری بود فضایی بینابین داشت دوره ی گذاری بود از سبک خراسانی به سبک عراقی هرچند عناصری که بعدها پخته و سخته تر در شعر شعرای سبک عراقی مشاهده می شدند در این دوره بیشتر دیده می شه عناصری مثل استعاره ، کنایه و ایهام . خود نظامی هم به این تغییر و گذار اشاره کرده و متوجه این مساله بوده که سبک شعر در حال تغییر و نیاز به تغییر داره و باید به طرزی دگر نوایی دگر سروده بشه :
به هر مدتی گردش روزگار / ز طرزی دگر خواهد آموزگار
سر آهنگ پیشینه کژ رو کند / نوایی دگر در جهان نو کند
چو پیری در آن پیکر آرد شکست / جون پیکری دیگر آید به دست
بدین گونه بر نو خطان سخن / کند تازه تاریخهای کهن
زمان تا زمان خامخ نخلبند / سر نخل دیگر بر آور بلند
چو کم گردد از گوهری آب ورنگ / دگر گوهری سر برآرد زسنگ
عروس مرا پیش پیکرشناس همین تازه رویی بس است از قیاس
نظامی به صاحب سبک بودن و نوآوری و عراقی گویی خودش معتقد بوده و اذعان کرده و خودش رو از تکرار سخن دیگران برحذر داشته و پیشوای نویی و صاحب نامه نو و شیوه و طرز غریب معرفی کرده :
در این پیشه چون پیشوای نوی / کهن پیشگان را مکن پیروی
نهادم ز هر شیوه هنگامه ای / مگر در سخن نو کنم نامه ای
***
عاریت کس نپذیرفته ام / آنچه دلم گفت بگو گفته ام
***
سخن گفتن بکر جان سفتن است / نه هر کس سزای سخن گفتن است
شیوه غریب است مشو نا مجیب / گر بنوازیش نباشد غریب
من که در این شیوه مجیب آمدم / دیدنی ارزم که غریب آمدم
ولی آن کز معانی با نصیب است / بداند کین سخن طرزی عجیب است
گر بنمایم سخن تازه را / صور قیامت کنم آوازه را
شعبده تازه برانگیختم / هیکلی از قالب نو ریختم
***
در یک چنین موقعیت و دوره ای که سبک شاعری در حال دگرگونی است و زبان و تصویر و تخیل و عاطفه و حتی موضوع و محتوا و جهان بینی شعرا در حال تغییر است شاعرانی که قرار است در آینده شاخص و پرچمدار باشند نمودار می شوند آنها با زیرکی و کیاست و به دلیل قدرت تشخیصشان و درکشان از موقعیت متوجه می شوند که تمام تصاویر و صورخیالی و عاطفی در شعر پیشینیان کارکرد و تاثیر ادبی خودشون را از دست داده اند و به دلیل تکرار ، نیروی القای تخیل و برانگیزانندگی کشف ادبی آنها ازبین رفته و به اصطلاح تشیبه و استعاره مرده محسوب می شوند . در چنین موقعیتی است که هنرمند و شاعر خلاقی چون نظامی دست به ابتکار می زند و با خلاقیت و نوآوری خود بین مشبه و مشبه وجه شبهی نو می یابد و با کشف روابط پنهان یا خلق رابطه جدید بین مشبه و مشبه به یا کشف مشبه به های جدید ، از آن تصاویر و صور خیالی پر تکرار و مرده تصویری نو ، بدیع ، زنده و تازه آفریده می شود و به همین دلیل بدعت و تری و تازگی و منحصر بفردی هم هست که برخی از این تصاویر در بدایت امر ظاهری پیچیده و مغلق و تقعیدوار دارند .
در فهم زبان نظامی با سه چالش عمده روبرو هستیم . چالش اول از جانب خود نظامی است . علاقه به پیچیدگی های زبانی ، خلق مضمونهای بدیع ، نو و دست اول در بستر تشبیهات و استعارات و ایهامات ، موجب شده علیرغم استفاده از واژگان و ترکیبات رایج زبان ، به دلیل نوع خاص همنشینی در کنار همدیگر رسیدن به مفهوم را با چالش روبرو کنند .
چالش دیگر ورود اغلاط و تحریفهای فراوان به دلیل کثرت استنساخ و نسخه برداری از این اثر هست به دلیل اقبال عام و مورد پسند عامه بودن آن هست .
دشواری دیگری که در مواجه با این اثر پیش رو داریم به دلیل استفاده بسیار زیاد از لغات و اصطلاحات و تعبیرات علوم مختلفی مانند نجوم ، پزشکی ، فلسفه و فرهنگ عامه آن منطقه باعت شده با این چالشها روبرو بشویم .
***
عرفان نظامی :
سخن از معرفت و عرفان نظامی مجالی می خواهد به اندازه تمام منظومه هایی که سروده از مقالتها و خلوت هایی که در مخزن الاسرار شرح می دهد تا رمز و رازها اسراری که در داستانهای هفت پیکر و اسکندرنامه به آنها اشاره می کند مثل داستان پیغمبری اسکندر و شهر اوتاد ، شهری که همه اهالی آن از اولیای الهی هستند . سرتاسر آثار نظامی متاثر از اندیشه های ژرف معرفت شناختی و عارفانه او هست .
نظامی پس از فراغت از تحصیلات دینی و طلبگی علوم متداول اولیه به حکمت و عرفان متمایل می شود و در همان سنین سی و چند سالگی شروع به خلق اثر جاودانه اش مخزن الاسرار می کند که در واقع سرتاسر حکمت عملی است تا بیان علم نظری بر خلاف برخی از شعرا که صرفا در اشعارشان اشارات و کنایاتی با اصطلاحات عرفان نظری آورده اند .
هرچند اشاره مستقیم و قابل اتقانی وجود ندارد که مشخص کند نظامی به کدام یک از مشایخ یا نحله های تصوف سرسپردگی داشته اما گاه در ابیاتی به وجود پیری اشاره می کند که چراغی فرا ر اه او گرفته :
خواجه گریبان چراغی گرفت / دست من و دامن باغی گرفت
یا :
خواجه مع القصه که در بند ماست / گرچه خدا نیست خداوند ماست
نکته قابل توجه و اعتنایی که در این باره باید به آن اشاره کرد این هست که نظامی در لابه لای منظومه های خود گاه به زیبایی هر چه تمامتر و شیوایی بی نظیری به بیان برخی مشاهدات عرفانی و حالات کشفی خود پرداخته که اینگونه پرداختن به این مساله کمتر در آثار دیگر شاعران عارف مسلک دیده می شود . او با زبان رمز و اشاره و بواسطه اشیای طبیعت مثل گل و سبزه و چمن و آسمان به بیان زیبایی شناسانه مشاهدات عارفانه اش می پردازد و از نحوه حضورش در عالم معنا و دیدار با پیر و مراد سخنوری می کند :
حلقه زدم گفت بدین وقت کیست؟
گفتم اگر بار دهی آدمیست
پیشروان پرده برانداختند
پرده ترکیب در انداختند
لاجرم از خاصترین سرای
بانگ در آمد که نظامی درآی
خاصترین محرم آن در شدم
گفت درون آی درونتر شدم
بارگهی یافتم افروخته
چشم بد از دیدن او دوخته
هفت خلیفه به یکی خانه در
هفت حکایت به یک افسانه در
ملک ازان بیش که افلاک راست
دولتیا خاک که آن خاک راست
در نفس آباد دم نیمسوز
صدرنشین گشته شه نیمروز
سرخ سواری به ادب پیش او
لعل قبایی ظفر اندیش او
و دیدار با پیر و مراد خویش را اینگونه توصیف می کند :
باد، نقاب از طرفی برگرفت
خواجه سبک عاشقی از سر گرفت
گل نفسی دید شِکَر خندهای
بر گل و شِکَّر نفس افکندهای
فتنه آن ماهِ قصبدوخته
خرمنِ مه را چو قصب سوخته
تا کمر از زلف زره بافته
تا قدم از فرق نمک یافته
دیدن او چون نمکانگیز شد
هر که در او دید نمکریز شد
تا نمکش با شکر آمیخته
شِکَّر شیریننمکان ریخته
طوطی باغ از شکرش شرمسار
چون سرِ طوطی زنخش طوقدار
زان زنخِ گِردِ چو نارنج خوش
غبغب سیمین چو ترنجی به کش
مستنوازی چو گلِ بوستان
توبهفریبی چو مُلِ دوستان
که نشان می دهد مردی بوده کهنسال چنانکه غبغب او از فرط پیری مانند پوست ترنج پرچین و شکن و ناهموار بوده :
زان زنخِ گِردِ چو نارنج خوش
غبغب سیمین چو ترنجی به کش
اما مانند حافظ با بی پروایی از پیر مغان و پیر دردی کش و پیر میخانه حرفی نزده است و همیشه جانب احتیاط را رعایت می کرده . و به قول خودش نواله و حصه و بهره خودش را از بحر عرفان ، خاموشی و گوشه نشینی اعلام کرده .
خوان ترا این دو نواله سخن
دست نکردهست بر او دستکن
گر نمکش هست، بخور نوش باد
ورنه ز یاد تو فراموش باد
***
نظامی حکیم است و حکیم به حکم حکتمش، سخاوتمندانه و دلسوزانه به هدایت و راهنمایی خلق مشغول می شود . و از طرفی ادبیات فارسی، ریشه در اندیشه های توحیدی دارد لذا پند و اندرز و احساس مسئولیت در برابر دیگران وظیفه هر انسانی و به ویژه انسان آگاه و خردمند محسوب می شود . بخاطر همین هم هست که نصایح او پشتوانهای قرآنی و روایی دارد. گاه ابیات و اشعار او ترجمه ای از یک آیه یا روایتی است.
اگر چه نظامی بیشتر حکیم است تا عارف اما آثار او سرشار از مفاهیم عرفانی است و این از چشمه حکمتی که در دل او جوشیده سرازیر می شود . مفاهیمی چون : ذکر ، شکر ، طاعت ، قناعت ، توحید ، توکل ، تسلیم ، توبه و فقر همه و همه مفاهیمی هستند که در جغرافیای عرفانی بطور گسترده ای قابل تعریف هستند . بخصوص در منظومه های عاشقانه مثل لیلی و مجنون که سرشار از مفاهیم اخلاقی و عرفانی و تعلیمی است .
عشق به عنوان محوری ترین موضوع در ادبیات عرفانی در یک چنین منظومه ای اگرچه در ظاهر عشقی مجازی هست اما با بن مایه هایی عرفانی به زیبایی آمیخته شده :
عشقی که نظامی از آن سخنسرایی می کند موجب تطهیر و تقویت فضایل می شود . صبر و شکیبایی را در برابر سختی ها و ناملایمات تقویت می کند و هم اینکه معتقد است عشق به اختیار نیست .
از بی خورشی تنم فسرده است / نیروی خورندگیش مرده است
خو باز بریدم از خورشها / فارغ شده ام ز پرورشها
پرورده عشق شد سرشتم / جز عشق مباد سرنوشتم
چون توبه عشق می سگالید / عشق آمد و گوش توبه مالید
عشق است خلاصه وجودم / عشق آتش گشت و من چو عودم
عشق آمد و خاص کرد خانه / می رخت کشیدم از میانه
تا هستی من که در شمار است / من نیستم آنچه هست یار است
عشقی به چنین بلا و زاری / دانی که نباشد اختیاری
همانطور که اشاره شد گرچه ﻧﻈﺎﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻋﻄﺎر و ﻣﻮﻟﻮي ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﺎرف ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻧﺸﺪه ،ﺑﻠﻜـﻪ ﻫﻤﻪ او را ﺣﻜﻴﻢ ﻣﻲداﻧﻨﺪ ، اﻣﺎ مثنوي ﻫﺎي او به وﻳژه ﻣﺨﺰن اﻻﺳﺮار ﺳﺮﺷﺎر از اﺻﻄﻼﺣﺎت ﻋﺮﻓﺎﻧﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ
گردآوري و ﺷﺮح و ﺑﺴﻂ ﻫﻤﻪ آنﻫﺎ ﻣﺠﺎل ﺑﻴﺸﺘﺮي ﻣﻲﺧﻮاﻫﺪ و در اﻳﻦ ﻣﻘﺎل گنجایی ندارد .
نظامی در مخزن الاسرار به ریاضتها و چله نشینی های خودش و توجهاتی که به صفای دل و نوایی که از دل بگوش می رسد اشاره کرده . اگرچه همانطور که قبلا هم گفتیم نه صوفی رسمی خانقاهی بوده و نه استادی مشخص دلیل و مراد او بوده ، اگر چنین بود که در خلال این چند هزار بیتی که سروده قطعا اشاره ای یا ذکر نامی از او می برد و درصدد معرفی و ذکر خیر یادکرد او بر می آمد . اما ظاهرا تحت تاثیر گسترش فرهنگ خانقاهی و عرفان و تصوف که در آن دوره در همه جای عراق عجم در حال گسترش بوده و آثار و اندیشه های سنایی این دست آرا و اندیشه ها در اشعارش بسط و نموداری عمیقی پیدا کرده است .
کلیات نظامی گنجوی ، مطابق نسخه وحید دستگردی
گزیده مخزن الاسرار(با مقدمه دکتر بهروز ثروتیان)
مخزن الاسرار (به کوشش عبدالمحمد آیتی)
سیمای خرد در خمسه نظامی ، مریم پناهی
ایهام در شعر نظامی ، دکتر بهروز ثروتیان
بررسی ویژگ یهای سبکی شعر نظامی گنجو ی ، سید محمود رضا غیبی
تحلیل آثار نظامی ، دکتر کامل احمد نژاد
تصویر دل در مخزن الاسرار ، غلامعلی فلاح
بررسی صنایع ادبی در پنج گنج نظامی ، محسن ایزدیار
کارکردهای زبانی در مخزن الاسرار ، اسحاق طغیانی
صور خیال در خمسه نظامی ، برات زنجانی
واژه یاب مخزن الاسرار ، اسحاق طغیانی
بازیهای هنری با نامواژهها؛ سعید کریمی
سویه های معنادار واژه گزینی در خمسه ی نظامی ، محمد ایرانی
هنجارگریزی در خمسه نظامی ، زینب نوروزی
برخی ظرافتهای بلاغی در اشعار نظامی با رویکردهای صورتگرایانه ، دکتر امید مجد
تاریخ ادبیات دکتر صفا