انسان کامل ؛ از اسطوره تا واقعیت ، تبارشناسی انسان کامل

 انسان کامل ؛ از اسطوره تا واقعیت ،  تبارشناسی انسان کامل

 

مهمترین کارکرد فرهنگها رساندن انسانهای در شمول این فرهنگها به مدارج عالیه کمال است . فرهنگهایی که بر پایه دین استوار هستند هدف غایی خود و به کمال رساندن انسان را در قرب الهی می­دانند ، لکن تعریف حدود و ویژگیها و مشخصات این کمال و ظرفیتی که انسان می­تواند در جغرافیای این کمال گرایی گام بردارد در این فرهنگها و ادیان الهی مختلف و دارای نقاط اشتراک و اختلاف است .

تربیت انسان کمال گرا و آرمانی آرزو و هدف فرهنگها و تمدنهاست و از این میان پرداختن به مساله انسان کامل در میان اندیشمندان اسلامی نیز بارور کردن و تلاشی در این مسیر است . انسان کامل اندیشه فربهی است که می­توان سنگینی ردپای آن را از دیرباز از میان تاریخ مه­آلود بشری دنبال کرد . اندیشه انسان کامل نیز همچون انگاره موعود ، عمری به درازنای تاریخ تمدنهای بشری دارد . و شاید از همان زمان که انسانها در اعماق تاریک ذهن خود کور سوی امیدی برای آمدن آن منجی که بهشت عدالت را در زمین تاسیس کند مشعل این امید را دست انسانهای کامل و آرمانی می­دیدند . تاثیر تعالیم ادیان و فرهنگها و مکاتب دیگر ، به ویژه در تکوین و تدوین عرفان نظری و بخصوص مبانی نظری انسان کامل پوشیده نیست که در ادامه به اختصار و در حد این مقال بدان خواهیم پرداخت . در این خصوص نیز دیدگاههای حداقلی و حداکثری وجود دارد .از تاثیر تامّ و تمام اندیشه انسان کامل از خارج جغرافیای اندیشه اسلامی تا محدود کردن تکوین و تکامل این اندیشه در بستری کاملاً اسلامی و براساس آیات وحیانی و روایات نبوی (ص) و آراء و اندیشه­های عرفانی .

از آنجا که در اندیشه ابن عربی انسان کامل مشکاتی است که هر عارف و عالمی حتی انبیا معرفت و علم را به قدر ظرفیت خود از او دریافت می­کنند ، لذا وی بر اساس این کثرتها اصطلاحات گوناگونی برای انسان کامل به کار برده است . از جمله حقیقة الحقائق ، الحق المخلوق به ، اصل العالم ، العقل الاول و القلم الاعلی ، روح المعانی ، کلمةالجامعه و . . . که هر یک بر وجهی و حقیقتی از وی دلالت دارد . همچنین اگرچه اصطلاح انسان کامل را اولین بار ابن عربی بکار برده است ، اما مفهوم و معنای این اندیشه در آثار بجای مانده از ایران باستان ، فلسفه یونانی و یهودی و مسیحی و فلسفه و کلام اسلامی موجود بوده و او به فربه کردن این اندیشه و بسط و گسترش این نظریه بر اساس محدوده جغرافیای اندیشه و تمدن اسلامی پرداخته است . در ادامه به به اشارتی و نکته ای به واکاوی و بررسی ردپای اندیشه انسان کامل در دیگر حوزه های فکری و تمدنی می پردازیم .

 ایران باستان

اندیشه انسان کامل با اندیشه­های ایران باستان رابطه­ای استوار دارد . انسان اول در تفکر ایران باستان وظیفه­ای جهانی دارد ، چراکه وی واسطه خلقت است . این انسان ، کیومرث است که نمونه کامل انسانیت است و جهان از اجزای پیکر او پدید آمده است .

در بخش پانزدهم بندهش آمده است : هرمز در دین گوید : من مردم را به ده گونه آفریدم ، نخست آن که روشن و سیه چشم است که همان کیومرث است از ده گونه یکی کیومرث است و نه گونه دیگر از او پدید آیند باز‌ گوید‌:چون‌ کیومرث دستخوش بیماری شد ، به پهلوی چپ بیفتاد . از سرش سرب بیرون آمد ، از خونش‌ ارزیر‌ و از مغزش سیم ، از پاهایش آهن ، و از استخوان‌هایش برنج از‌ پیه‌اش‌ آبگینه ، از بازوانش پولاد ، و از جانش هنگام رفتن طلا پدید آمد .

 کربن در تفسیر این متن ، ضمن تناسب برقرار کردن بین هفت فلز و اعضای‌ جسم‌ انسان‌ ، نتیجه می‌گیرد که از اینجا مفهوم جهانی انسان اول و تفحصات نظری محض‌ در‌ باب عالم صغیر به‌دست می‌آید.طرفه آن‌که طلا به عنوان اشرف فلزات مظهر(من ذاتی ) انسان است ‌، که‌ به عنوان هشتمین فلز و به علت برتری از نفس کیومرث حاصل‌ شد‌.

 این اسطوره شبیه قتل‌ تیامات در اساطیر بابلی است که مردوک او‌ را‌ کشت و ازاندام‌هایش جهان مادی را خلق کرد و نیز مانند قربانی شدن پوروشه(انسان‌ قدیم‌) دراساطیر هندی اسـت که‌ از‌ اندام‌های او‌ کلیه‌ اجزای‌ عالم هستی پدید آمد.کیومرث در‌ ایران باستان‌ چهره‌ای است که منحصرا به اسطوره آغازین مربوط می‌شود ، یعنی واسطه خلقت است‌ . 

همچنین برخی محققان معتقدند پاره­ای از خصوصیات و صفاتی که در عرفان اسلامی به انسان کامل نسبت داده می­شود در دین زرتشتی به خود زرتشت منسوب است . در آیین زرتشت اگرچه اصل بر وحدانیت است لکن تعالیم و مفاهیم آن بر اساس تقابل دوگانه خیر و شر اهورا مزدا و اهریمن- بنا نهاده شده است . چنانکه وجود معنوی زرتشت پیش ازآفرینش سراسر هستی بیان شده است ،

 مکاتب هندی

مفهوم وحدت وجود که ریشه و اساس اندیشه انسان کامل است در متون هندی ریشه عمیقی دارد. چنان که از دوران ودایی گفته­اند : هستی یکی است و شعرا آن را بسیار گویند .کریشنا درباره خود می­گوید : تری آن ها منم، روشنایی خورشید و ماه منم، و بین الفاظ ودا کلمه أم، اسم اعظم، منم،...عطر دلپذیر خاک منم و روشنایی آتش منم ، حیات همه موجودات منم و زهد زاهدان منم . . . نطفه همه موجودات منم . . . با اینکه تمام موجودات و کائنات و جهان هستی ، تجلیات صفات بی حد و حصر من است ، ولی صورت ناپیدای من به تمام این عالم محیط است و تمام موجودات عالم در من مستقر­اند ولی من در آنها قرار نیافته­ام .

 همانگونه که تمام رودهایی که از اقیانوس سرچشمه می­گیرند باز بدان باز می­گردند همان طور نیز همه موجودات از برهمن صادر می­شود و به او باز می­گردد . عالم آیینه تجلیات حق است و اصنام مضاهر صفات لایتناهی حق­اند . در تعالیم ودانتا ، برهمن یک ذات مطلق و نامتناهی است که مافوق هستی است . و محیط به آن و به منزله یک نوع عدم و نیستی است ، مبرا از هر گونه اسم و رسم و صفات کمّی و کیفی است که این مفهوم را می­توان با حضرت غیب الغیوب که حقیقت مطلقی است حتی از قید اطلاق که متعلق هیچ علمی قرار نگرفته و هیچ گونه عنوانی را نمی­پذیرد ، می­توان مطابقت داد .

 نوافلاطونی

مساله تشابه بین عرفان اسلامی و فلسفه نوافلاطونی امری روشن و بدیهی است . تحقیقات مورخان و نیز مقایسه آراء و عقاید مؤید این مطلب و تاکیدی بر همین تشابه است که می­تواند مبنای تاثیر و اقتباس تصوف اسلامی از مکتب نوافلاطونی باشد که ادامه به آن خواهیم پرداخت .

در فلسفه نوافلاطونی یکی از مسایلی که فلوطین درانئادها مطرح می­کند و به زبان عربی ترجمه شده است ، بحث خاصی در مورد مثال انسان است . در اثولوجیا آمده است : این انسان حسی صنم انسان اول حق ، و شبیه آن است . زیرا صفات انسان اول به گونه­ای ضعیف در او وجود دارد . . . انسان اول نور ساطعی است که تمام حالات انسان اکمل را داراست. دکتر قاسم غنی در کتاب تاریخ تصوف درخصوص تاثیر فلوطین و فلسفه نوافلاطونی می­گوید : انتشار آراء فلوطین و پیدا شدن فلسفه نوافلاطونی در بین مسلمین بیش از هر چیزی در تصوف و عرفان موثر بوده است ، به این معنی که تصوف که تا آن زمان زهد عملی بود اساس نظری یافت و صوفیان زاهدی که از دنیا و هر چه در اوست به حکم آنکه فانی است دل کنده و به آنچه باقی است دل سپرده ، فلسفه فلوطین را بسیار خوشایند و بر طبق مذاق خود می بینند و منتهای آرزوی خود را در آراء او می­یابند .

موضوع وحدت وجود که اساس اندیشه ابن عربی را سامان می­دهد در فلسفه فلوطین بیش از هر چیز دیگر نظر صوفیه را به خود جلب کرده است ، زیرا وحدت وجود همه دنیا را آیینه قدرت حق می­بیند و هر موجودی در حکم آینه­ای است که خدا در آن جلوه­گر شده است . از جمله تشابهات فراوانی که می­توان میان فلسفه نوافلاطونی و آراء فلوطین و اندیشه­های ابن عربی یافت ، اعتقاد به اینکه احد به عنوان مبدأ جهان حقیقتی بسیط است . احد همه چیز است و هیچ یا از اشیاء نیست ، منشأ همه چیز است لیکن عین همه نیست در عین حال همه چیز در او هست و او خود منزه از همه آنهاست . همان امری که در عرفان اسلامی به عنوان تشبیه و تنزیه و بسیط الحقیقة کل الاشیاء مورد بحث قرار گرفته است . نیز از احد نه می­توان سخن گفت و نه درباره آن چیزی نوشت چرا که ذات حق در قالب ذهن و زبان نمی­گنجد . همچنین نکته دیگر عشق و جمال است . فلوطین مانند عرفای اسلامی عشق را مطرح می­کند ، او احد را عشق می­خواند و عشق را عامل هدایت وجذب انسان می­داند.

تهذیب و ریاضت نفس از دیگر اموری است که بین فلسفه فلوطین و عرفای اسلامی مشترک است . این تهذیب و ریاضت نفس در مرحله بعد منجر به اتحاد و وصال و فنای انسان می­شود و او در مقدس­ترین نقطه با الوهیت یگانه می­گردد . آنجا که نگرنده و درنگریسته یکی است و پس از آن مقام تماشا و شهود حق است که این دیگر نگریستن نیست بلکه یکی شدن است . البته در تمام این مراحل وجود و دستگیری پیر و مرشد و راهنما ضروری است .

اگرچه مباحثی که مطرح شد دقیقا منطبق با موضوع انسان کامل نیست ، لیکن چنانکه مشاهده می­شود از ملزومات و زمینه­های بحث انسان کامل بلکه پایه و اساس این ایده را تشکیل می­دهد.

درخصوص زمینه­های این اقتباس عوامل مختلفی بیان شده است و اگر چه قطعیت تام در این خصوص از کسی صادر نشده است اما نظرات و دیدگاههای مختلفی بر اساس تحقیقات و بررسیهای اندیشمندان و مورخان و مستشرقان بیان شده است که از آن جمله می­توان به تاثیر راهبان و آباء کلیسای مسیحی که در حوالی سوریه زندگی می­کردند اشاره کرد که به وسیله مدرسه جندی شاپور در خوزستان و صابیان حرّان در بین النهرین یا آرای نوافلاطونیان آشنا شده­اند .همچنین آشنایی مشایخ اولیه صوفیه همچون ذوالنون مصری و جنید بغدادی با عقاید نوافلاطونی نیز بی تاثیر نبوده است .

عقاید نوافلاطونیان اگرچه عیناً و دقیقاً در آراء ابن عربی و دیگر مشایخ صوفیه ظاهر نشده ، لکن چنانکه مشاهده شد مشابهتهای فراوان و تاثیرپذیریهای انکار ناپذیری گذاشته است . در واقع اهل عرفان با صبغه اسلامی دادن به این اندیشه­ها و جای دادن این آراء در قالبهایی با مفاهیم توحیدی و اسلامی سعی در جهت فربه کردن آراء و اندیشه­های خود داشته تا با بسط و اشاعه آنها در جغرافیای اندیشه اسلامی جایگاه رفیعی یابند .

یهودیت

بنیادی­ترین روایت کتاب مقدس درباره انسان می­گوید : انسان به صورت خدا آفریده شده است . در تورات آمده است سپس خدا گفت بگذار انسان را به صورت خودمان و همانند خودمان بسازیم ، بگذار آنها بر ماهی­های دریا ،  پرندگان آسمانها ، بر گله­ها ، بر سرتاسر روی زمین و تماهی خزندگانی که روی زمین  می­خزند برتری داشته باشد . پس خدا انسان را در صورت ، مانند خود آفرید.

از آنجایی که به نظر می­رسد این گزارش کتاب مقدس که حکایت از آفریده شدن آدمی به صورت خداوند دارد کانون توجه اندیشمندان و مفسران یهودی در تبیین اندیشه انسان آرمانی یهود گشته است . شایسته است که به برخی از برداشتهای تفسیری آنان در ادامه اشاره شود .

فیلون اسکندرانی که از فیلسوفان برجسته یهود و از پیروان فلسفه نوافلاطونی است ، قائل به موجودی آسمانی به نام لوگوس است . او معتقد است که وقتی کتاب مقدس می­گوید که خدا انسان را به صورت خود آفرید ، یعنی او انسان را به صورت خدای دوم که لوگوس اوست آفریده است ، زیرا هیچ موجودی نمی­تواند شبیه به خدای یکتا و پدر جهان آفریده شود . این انسان (لوگوس آسمانی یا آرمانی) مظهر خداست که بدون وابستگی به تعلیم دستیابی مستقیمی به واقعیتها دارد . او نه تنها الگویی برای آفرینش ، بلکه تضمین درونی­ای است که کل آفرینش را فرا می­گیرد و مخلوقات گوناگون را در وحدتی ناگسستنی نگه می­دارد . او همچنین به عنوان نائب خدا عمل می­کند . بدین گونه ، خدای متعال از طریق این واسطه ، لوگوس خود ، با جهان ارتباط می­یابد . فیلون ، لوگوس (انسان آسمانی­اش) را با شخصیت تاریخی خاصی یکسان نمی­گیرد ، زیرا از دیدگاه او همه انسانها به درجات متفاوت در او سهیم­اند .

برداشت دیگر این اندیشمندان و مفسران یهودی ، برداشتی است که دیدگاه فرقه کابالا را بیان می­کند که از گرایشهای عرفانی و رمزی یهودیان است . در تبیین دیدگاه این فرقه در مورد انسان کامل لازم است ابتدا خدا ، جهان و عوالم وجود را از دریچه نگاه آنان بنگریم . خداوند از منظر این گرایش عرفانی دارای دو وجه تنزیهی و تشبیهی است . وجود او از یک نظر توصیف ناپذیر است و ورای تصور آدمیان قرار دارد و از سوی دیگر به اقتضای خلق جهان و نسبت به مخلوقات دارای اسامی و صفات مختلف است . آنان برای اشاره به ذات خداوند کلمه (عین سوف) را بکار می­برند که به معنای بیکران است و دراین مرتبه هیچ خصوصیتی غیر از وجود را نمی­توان اطلاق کرد . اما در مرتبه­ای پایین­تر و در ارتباط با مخلوقات ، خداوند دارای صفاتی می­شود که در اصطلاح کلی به آنها سفیروت می­گویند . این کلمه به معنای اعداد بوده و احتمالاً وجه تسمیه آن تبدیل مطلق به کثیر در آفرینش است . تعداد سفیروت­ها یا صفات خداوند حد و حصری ندارد ، اما ده سفیروت در میان سایرین از اهمیت بیشتری برخوردار هستند . همه سفیروت­ها به گونه­ای از عین سوف متجلی و صادر می­شوند از این رو همگی با آن وحدت ذاتی دارند . سفیروت­ها را از جهت کارکرد می­توان به دو دسته تقسیم کرد : نخست سفیروت­هایی که مظهر شؤونات جلالی خداوند هستند و دیگر آنهایی که جمال او را جلوه­گر می­کنند . بنابراین دیدگاه ، خلقت عوالم وجود هنگامی آغاز می­شود که وحدت ذاتی و مطلق خداوند با انبساط وجودی او در قالب سفیروت­ها تبدیل به کثرت می­شوند. به عبارت دیگر از دید فرقه کابالا از خداوند نوری الهی ناشی می­شود ، همان طور که پرتو ظاهری از خداوند می­تابد ، این نور منبعث از مرکز الهی ، مشیّت نام دارد که از آن دو شیئ دیگر یعنی حکمت و علم می­تراود و از ترکیب آن دو که یکی مذکر و دیگری مؤنث است ، لطف و قوت زاییده می­شود و از ترکیب آن دو نیز که خود نرینه و مادینه­اند جمال به وجود می­آید و بالاخره از لطف وقوت و جمال ، جهان هستی صورت وجود به خود می­گیرد . بنابراین همه خلقت جزو بارقه­­های نور خدا و ایده­هایی که همچون پرتوهایی از حکمت و اندیشه او منشعب و متجلی می­گردند چیز دیگری نیست . در این دیدگاه انسان دارنده همه این اوصاف و کمالات معرفی می­شود که در حقیقت به عنوان عالم صغیر است و همه قوای موجود در عالم کبیر در پیکر او به صورتی خرد و کوچک وجود دارد .

این‌ صورت انسانی که جامع اسماء و صفات الهی است، آدم قدیم نام دارد که گاهی آدم عِلوی یا ‌‌آدم‌ قدیم عِلوی نامیده می‌شود. او واسطه و وسیله آفرینش عالَم است. عالَم خلقت در‌ حقیقت‌، عالم‌ ظهور و تجلّی صفات و افعال در قالب اشکال و صور است و از این رو، (عالم تفریق) نامیده‌ می‌شود؛ و اوست که اساس این عالم است و اجزا و عناصر این عالم، اجزا‌ و عناصر پیکر اوست. به این اعتبار، عالم ، آدم کبیر است وآدم عالم صغیر، آدم یعنی انسان اول در این عالم که مظهر آدم قدیم است، عالیترین و کاملترین مصداق و مجلای صفات و اسماء‌ خدایی‌ است و جمیع عوالم و مراتب وجود (عقلی، حسی و طبیعی) را در بر دارد. در مکتب کابالا، مقصود از آفرینش آدم به صورت خدا، که در سفر پیدایش آمده ، اشاره به همین‌ مظهریّت‌ و جامعیّت اوست . این است که نه تنها آدم علیون، بلکه هر انسانی مظهر سفیروت‌ها محسوب می‌شود و سفیروت‌ها در وجود هر فردی مستترند.

مسیحیت

مسیحیان نیز مانند یهودیان، کمال پذیری‌ را‌ در ارتباط با اطاعت از‌ خدا‌ می‌دانند ؛ به این معنا که لازم است فرد با تمام وجودش به خدا توجه داشته باشد. سخن کلیدیِ عیسی (ع) در این ارتباط که می‌گوید‌: ( کامل‌ باشید؛ همان طور که‌ پدر‌ آسمانی تان کامل است ) به همین معناست. مطابق برداشت مسیحیان، پاسخ به این فراخوان عیسی (ع)، تنها مستلزم کمال اخلاقی نیست (برای مثال، دوست داشتن دشمنان خود)، بلکه مستلزم‌ کمال‌ مذهبی نیز هست - یعنی تسلیم کردن محض قلب و اراده شخص به خدا و ایمان داشتن به او از طریق عیسی مسیح. بنابراین، پاسخ به ندای الهی، یک موضوع مهم مربوط به‌ ایمان‌ است .

الاهی دانان مسیحی با‌ تأکید بر این که‌پاسخ‌ بـه فراخوان (کامل باشید) از عیسی، به معنای تسلیم کردن قلب و اراده در پیروی از راه ایمان است، و ایمان مستلزم دریافت فیض‌ الهی می‌شود که انسان‌ها را قادر بـه دوست داشتن دشمنانشان می‌نماید. این عشق الهی، که تنها از طریق عیسی (ع) قابل دسترس است، گوهر کمال است و همین عشق است که به طور‌ خارق‌ العاده تلاشهای ناقص مان را در پیروی از تعالیم عیسی (ع) کامل می‌کند .

تصویر پیشرفت و کمال در زندگی مسیحیان، در‌ آیین‌ نامه‌ بندیکت نیز مورد اشاره قرار می‌گیرد. این پیشرفت که با عنوان نردبان‌ کمال‌ و پله‌های‌ فروتنی مطرح می‌شود، در انتهای یک نردبان دوازده پله اتفاق می‌افتد. برای رسیدن به‌ پله دوازدهم‌ لوازمی نیاز است که فرد باید آنها را از پله اول به کار بندد‌. لوازم‌ این صعود که متناسب با جایگاه ‌ ‌و درجات رهرو متفاوت است، عبارتند از: 1- فراموش‌ نکردن‌ هیچ‌ یک از فرمان‌های خدا 2- توجه نکردن به اشباع امیال 3- تسلیم محض خدا شدن 4- تحمل‌ همه‌ ناعدالتی‌ها هنگام فرمانبرداری 5- آشکارسازی تمام اندیشه‌های بد قلب و تقصیرهای پنهان با اعترافی متواضعانه‌ 6- خرسندی‌ از‌ حقارت و پستی خود 7- اعتقاد قلبی انسان به پستی و فرومایگی اش 8- پیروی مطلق از دستور عام‌ صومعه‌ و پیروی از بزرگترهای خود 9- تمرین سکوت کردن و سخن نگفتن رهرو جز به‌ موقع‌ ضرورت‌ 10- نخندیدن به آسانی 11- سخن گفتن متواضعانه و با وقار 12- رسیدن به تواضع مطلق‌ در‌ برابر‌ خداوند و بهرمندی ازمحبت کامل الهی.

نکته قابل توجه دیگر این است که بر خلاف یهودیان، که انسان آرمانی خود را بر شخص خاصی تطبیق نمی‌دهند و حتی معتقدند که حضرت موسی انسانی کامل نـیست، مسیحیان، عیسی‌ (ع) را‌ تصویر خدای نادیدنی و انسان کامل می‌دانند.

در تفکر پولسی، از آن جایی که خداوند برای انسان‌ها نادیدنی است، حضرت عیسی (ع) مظهر عظمت خداوند برای انسان‌ها معرفی‌ می‌گردد‌ که این‌ خبر بشارت بزرگی برای جهان است، چرا که در این صورت، جهانیان می‌توانند آنچه را که تا‌ به حال نمی توانستند در خدای نادیدنی ببینند، در عیسی مشاهده‌ کنند‌. آنها‌ معتقدند که عیسی ظلمت را از آنان برده است و جهان آنان را با تنویر الهی در آمیخته ‌‌است‌.    

 

---------------------------

تورات ، سفر پیدایش

انجیل متی

انسان کامل ، رینولد نیکلسون  

پژوهشی در اساطیر ایران ، محمد تقی بهار

جستجو در تصوف ایران ، عبدالحسین زرینکوب

عرفان نظری ، یحیی یثربی

مکتب نو افلاطونی در اسکندریه بر اساس ترکیب تعالیم افلاطون و حکمای دیگر از یونان و ایران هند به وسیله آمونیاس ساکاس بنیان گذاری شد . پس از وی این مکتب به وسیله افلوطین (203-270م) تکمیل و ترویج شد . تعالیم وی به وسیله شاگرد برجسته­اش فرفوریوس در قرن هشتم کتاب و هر کتاب در نه قسمت تدوین شد که به نه گانه­ها یا تساعیات معروفند .

اثولوجیا ، فلوطین

ابن عربی از نگاهی دیگر ، محسن طیب نیا

شرح گلشن راز ، کیوان سمیعی

پورجوادی ، درآمدی به فلسفه فلوطین ، نصرالله پورجوادی

جان هیک ، اسطوره تجسد خدا ، عبدالرحیم سلیمانی اردستانی ، محمد حسن محمدی مظفری ،  مرکز مطالعات ادیان و مذاهب

تاریخ جامع ادیان ، جان ناس  

عرفان‌ یهودی‌ و مکتب گنوسی، طاهره حاج ابراهیمی ، فصلنامه هفت آسمان

قرائتی بین ادیانی از انسان کامل با رویکرد عرفانی ، فاطمه موسوی ، الهیات تطبیقی

انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و پیشینه آن ، تقی اشجاری ، ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی 

 

: کلمات کلیدی : عرفان اسلامی-سیر و سلوک-تصوف-ابن عربی-وحدت وجود-انسان کامل-

 

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش